در هنرستان ما،که بعد از بومی سازی رشته های تحصیلی،واستقبال دانش آموزان با معدل بالای ۱۹ونیم از رشته های ما و میشتر رشدی که در شیوه آموزش مهارت محور براساس دانش و کارآفرینی و نوآوری داشت ، به این نتیجه رسیدیم که ارزشیابی بصورت امتحان کتبی و عملی مفهومی نداره اصلاً به درد بچههای ما نمیخورد. و به یک سری سوال رسیدیم؟ کار گروهی کجاست؟ تحقیق و پژوهش چی میشه؟ چه زمانی قراره علاقه مندی و استعداد بچه هامون کشف بشه؟ چطور قراه بچه هامون با مهارتی که یادگرفتن وارد بازار کار بشن؟ و اینها باید در قالب ارزشیابی محقق میشد پس شکل سابق ارزشیابی را کنار گذاشتیم. خواسته هامو از ارزشیابی تو کاغذ مینوشتم مثلا دانش آموزان با سطح تواناییهای متفاوت رو کنار هم قرار بدیم تا ب رشد همدیگه کمک کنن تعامل با همدیگه و با رشته های مختلف رو تجربه کنن با فضای بیرون از هنرستان مخصوصا سازمانهای مرتبط ارتباط بگیرن..خود دانش آموز مسئله روز جامعه و جغرافیای خودش رو ببینه و راه حل براش پیدا کنه…فرایند ایجاد کسب و کار را یادبگیره موفقیت و شکست رو تو مدرسه تمرین کنه به فروش و بازار مخصوصا بازار خارجی فکر کنه و خودشو محدود نکنه…یعنی هم آموزش فرایندی باشه و هم ارزشیابی فرایند مخور و نتیجه محور… حالا ما دیدیم درسهایی داریم که میشه براش پروژه تعریف کرد بصورت کلاسی و هر دانش آموز با تصور اینکه برند خودشو قراره تاسیس کنه تو یک پکیج جامع با موضوع مشخص با ارائه یک شعار تبلیغاتی وارد و در نهایت پروژه مورد نظر توسط متخصصین حوزه مربوطه ارزشیابی میشه